مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
یا فـاطمه! با قـدر و جلالی که تو داری در حیرتم از رنج و ملالی که تو داری کس بـا خـبـر از قـدر بـلـنـد تـو نگـردد در فرصت کوتاه و مجالی که تو داری ای زهــرۀ زهـــرا! بِـاَبـی اَنـْتِ وَ اُمـّی در حیرتم از شوق وصالی که تو داری کی مـانع پـرواز تو شد در طلـب حق؟ قـربان شکـسـته پر و بالی که تو داری «اسلام غریب است و علی یکّه و تنهاست» این است همه فکر و خیالی که تو داری ای لالـۀ پـرپـر شـده بـیـن در و دیــوار خون گریه کند فضّه به حالی که تو داری مـیدانـم اگـر نــاز اجـل را نـکـشـیـدی خود میکُشدت رنج و ملالی که تو داری |